استبداد چیست و مستبد
کیست؟*
(من کان یرید العزه فان
العزه لله جمیعا)

اگر خسته نشدید و طالب
شنیدن فضائل استبداد هستید باز عرض میکنم.
استبداد یک دستگاه بیغیرتی
و بیحمیتی راه میاندازد و چرخهای آن را چنان سوار میکند که برای جزئی وجهی
ناموسها را بر باد میدهند و آبروی خود را به لقمه نانی میفروشند، شرف را در
نزدیکی به فساق و فجار تصور میکنند. تملق و چاپلوسی از آثار خبیثه استبداد است.
شعرای اغراقگو و نویسندگان مبالغهکار در دوره استبداد جولان میدهند، آسمان را
آستان اقبال مستبد میسازند و نه کرسی فلک را زیر پای (قزلارسلان) میگذارند بلکه
در عظمت و جبروت با خدای تعالی شریک و سهیم قرار میدهند.
خیانت از فرزندان رشید
استبداد است. تقلب و حیله و نابهکاری از زادگان این مادرند. حقوقنشناسی و نمکبهحرامی
شاخهای این شجره خبیثهاند.
مستبد کیست؟ مستبد دشمن
نوع انسان است. دشمن علم و دانش است. عدوی تربیت و آدمیت است. منکر شرایع و ادیان
است. مخرب دین و آیین است. آزادی و آبادی را دشمن است. عدالت و انصاف را خصم.
مساوات و مواسات را معاند است. ترتیب و انتظام را حرام میداند. مکاتب و مدارس را
خراب میخواهد. مطبعه و روزنامه و کلیۀ اسباب آگاهی را کفر حساب میکند. غیر از
خودش همهکس را ذلیل و خوار میشمارد. مال مردم را بیجهت میگیرد. خون خلق را میریزد.
آتش در عالم و عالمیان میزند. مستبد است که با خدای جهان و خالق زمین و آسمان لاف
برابری و همسری میزند. کوس ربوبیت میکوبد. گاهی مالک رقاب میگردد زمانی خدای
زمین میشود هنگامی واحد قهار نام خود مینهد. نصیحت و اندرز را شنیدن کسر شأن و
جبروت تصور میکند. عزت خود را در عبودیت و مذلت مخلوق میپندارد. ملت را از جنس
بهایم و حشرات حساب میکند و از مورچه پستتر میسازد.
استبداد عبارت است از
اداره کردن شئون ملت و وظائف حکومت برای میل و هوس خود بدون پروا و خوف از عقبۀ
کار نه بر وفق حکمت و قضیه مصلحت. مستبد کسی است که زنجیر کند گردن ملت را برای
آنکه زیر بار رقیت خود بکشد. خداوند متعال در این آیۀ متبرکه (من کان یریدالعزه
فان العزه لله جمیعا) تصریح میفرمایند به مساوات حقیقی که امروز اتفاقی تمام
دانایان عالم متمدن است.
معنی آیه چنین است هرکس میخواهد
خود را عزیز نماید و بر سایر مخلوقات خدا تفوق و برتری جوید و خلق را زیردست و پست
گرداند باید بداند که این خیال باطل و غلط است. تمام عزت و عظمت و بزرگی و جبروت
مختص خدای جهان است و جز او را نمیسزد به دعوی گردن افرازد و توقع عزت و رفعت
کند. همه بندگان خدا و فرزندان آدم مساوی در حقوق هستند. یکی را خلقتاً آقا نکردهاند
و دیگری را از روز ازل توسریخور و ذلیل نیافریدهاند. [...]
* برگرفته از سرمقاله روزنامه
«حبلالمتین»، شماره 6، سال اول، 21 ربیعالاول1325، 5 مه 1907
No comments:
Post a Comment