مقدمه
ایران خراب است!
سوال – به چه سبب؟
جواب – به سبب آنکه مردمش بی چیز و فقیرند.
سوال – به چه سبب مردم ایران بی چیز و فقیرند؟
جواب – به سبب آنکه از راه و رسم و شروط زراعت و
تجارت و گلهداری و کاسبی و امثال آنها اطلاع ندارند.
سوال – به چه سبب مردم ایران از راه و رسم و
شروط زراعت و تجارت و گلهداری و کاسبی و امثال آنها اطلاع ندارند؟
جواب – به سبب آنکه مردم در این نوع علم معاش
کتاب ندارند.
سوال – به چه سبب مردم ایران در این نوع علم
معاش کتاب ندارند؟
جواب – به سبب آنکه هیچکس مایل به تصنیف یا
ترجمهی این قبیل کتب نمیشود.
سوال – به چه سبب هیچکس مایل به تصنیف یا ترجمهی
این قبیل کتب نمیشود؟
جواب – به سبب آنکه هیچکس آنها را نمیستاند و
به زحمت مصنف یا مترجم اجر نمیدهد.
سوال – به چه سبب هیچکس آنها را نمیستاند؟
جواب – برای آنکه هیچکس آنها را نمیتواند خواند.
سوال – به چه سبب هیچکس آنها را نمیتواند
خواند؟
جواب – به سبب آنکه مردم ایران بیسوادند، مگر
یکی از هزار.
سوال – به چه سبب مردم ایران بیسوادند؟
جواب – به سبب آنکه آلت تحصیل سواد، یعنی الفباء
اشد صعوبت دارد.
سوال – به چه سبب آلت تحصیل سواد اشد صعوبت
دارد؟
جواب – به سبب آنکه حروفات صامتهی الفبا در حین
ترکیب کلمات با یکدیگر اتصال میپذیرد و از یکدیگر با نقطهها تمیز مییابد و
حروفات مصوته یعنی اعراب در ترکیب کلمات مرقوم نمیشوند، بلکه مقدر میباشند.
سوال – پس چه باید کرد که ایران آباد باشد؟
جواب – باید مردم ایران از هزارگونه امداد عالم
طبیعت و از هزارگونه نعمات الهیه که خداوند ذوالجلال در این زمین مینومثال برای
ایشان کرامت فرموده است بهرهمند شده، صاحب ثروت و استطاعت گردند.
سوال – چه باید کرد که مردم ایران از امداد علم
طبیعت و از نعمات الهیه بهرهمند گردند؟
جواب – باید کل مردم ایران بدون استثنا شهری یا
دهاتی، یا ایلاتی، ذکور-ن و اناث-ن مانند اهل مملکت پروس صاحب سواد شوند. و با
سواد [به] عالم طبیعت وقوف به هم رسانند و برای تمتع از نعمات الهیه، به قوت علوم
استعداد حاصل کنند.
سوال – چه باید کرد که مردم ایران کل-ن، ذکور-ن
و اناث-ن، صاحب سواد بشوند؟
جواب – باید الفبا قدیم را تغییر داد و الفبا
جدید ایجاد نمود که در اندک مدت تحصیل سواد بر همه کس میسر شود، و مثل دولت پروس
بر عهدهی جماعات فرض حتمی باید کرد که مکتبخانهها داشته باشند و اطفال را از نه
سالگی تا پانزده سالگی به غیر از خواندن و نوشتن به هیچ کار مشغول نسازند.
سوال – الفبا جدید را چطور ایجاد باید کرد؟
جواب – باید حروفات صامته را کل-ن منفصله نمود و
حروفات مصوته را، یعنی اعراب را، کل-ن داخل آنها کرد و نقاط را از حروف باید
انداخت و قرایت و کتابت را از طرف چپ به طرف رسات وضع باید ساخت، مانند الفباهای
اهل یوروپا.
سوال – بلکه این کیفیت، یعنی ایجاد این نوع
الفبا خلاف شرع انور است؟
جواب – اول-ن این کیفیت خلاف شرع انور نیست.
ثانی-ن بر فرض که خلاف شرع هم باشد، اما مصلحت ملت درین تدبیر است. یک حیله شرعیه
خیال باید کرد و این تدبیر را به کار باید برد. شرع انور ربا را نیز حرام کرده بود
اما علما دیدند که هیچکس بی سود، یعنی بی ربا به هیچکس محضة الله قرض نمیدهد و از
هرکس که محضة الله قرض میخواهی، جواب میدهد که برو پیش صادق و کار عالم معوق میماند.
لابد و ناچار یک حیلهی شرعیه خیال کردند که صاحب تنخواه از تنخواه خود وقت قرض
دادن بی سود و بی منفعت نماند. مثل-ن شخصی به شخص دیگر هزار تومان قرض میدهد به
مدت یک سال، بعد از آن یک دانه سیب را یا چیز بی مقداری را در دست خود گرفته به
معرفت حاکم شرع به شخص مقروض رجوع کرده میگوید که این سیب را به تو میفروشم به
دویست تومان به مدت یک سال. تو دانسته و فهمیده میخواهی که این را از من خریده در
سر وعده قیمت آن را که دویست تومان است به من تسلیم بکنی. مقروض هم قبول میکند.
حاکم شرع صیغه مصالحه میان ایشان جاری میسازد. بعد از آن مقروض به هزار و دویست
تومان به صاحب تنخواه حجت میدهد.
آیا پروردگار عالم این نوع حیله را در کلام مجید
خود بیان فرموده است؟ یا اینکه واضع شرع انور آن را در احادیث خود خبر داده است؟
پس مبرهن میگردد که در هنگام ضرورت، عدول از بعض احکام شرعیه به واسطهی انواع
حیل شرعیه جایز است.
هرگاه رجال دولت به هواخواهی پادشاه این عصر
همین اعتراض را وارد آورند که در صورت انتشار علوم سلطنت مستقله مبدل به سلطنت معتدله
خواهد شد، این جواب را میتوان داد که در صورت عدم انتشار علوم، خاندان یعنی سلسله
سلاطین مستقله بالکلیه در معرض انقراض است. یعنی در آن صورت به عوض یک پادشاه
مستقل، ظهور پادشاه مستقل دیگر از دودمان دیگر متصور و محتمل است. چنانکه تواریخ
کل عالم در این باب شهادت میکند. پس رجال دولت که مانع انتشار علوماند، در حقیقت
به واسطه اشتباه و سهو خودشان باعث انقراض سلسله ولیالنعمهی خودشانند که پادشاه
مستقل این عصر است. و اگر علوم انتشار یابد و سلطنت مستقله مبدل به سلطنت معتدله
گردد، انقراض سلسله پادشاه این عصر ابد-ن متصور و محتمل نیست.
سوال – پس بنا بر صغرا و کبرای تو، میرزا
فتحعلی، ما باید قریب صد کرور تومان قیمت کتب قدیمهی خودمان را در صورت وضع الفبا
جدید خسارت بکنیم؟
جواب – پس تو علی خان، به خاطر صد کرور تومان
روا میبینی که ما و اخلاف ما هزار کرور سال از امروز تا قیامت در جهالت و بدبختی
جاوید بمانیم؟
دیگر میگویند که جناب صدراعظم اعلیحضرت شاه را
به سفر یوروپا میبرد. در این فقره نیز چند کلمه بنویسم:
اعلیحضرت شاه پطربورغ و برلین و وینا و پاریس و
لندن و اسلامبول را خواهد دید و خواهد دانست که عالم دیگر هست و اوضاع دیگر هست.
بی شبهه خواهشمند خواهد شد که روش یوروپاییان را در هر مراد اتخاذ نماید و روش
یوروپاییان نتیجه و حاصل انواع و اقسام علوم و صنایع است.
سوال – اتخاذ روش یوروپاییان به توسط کدام
اشخاص، به معاونت کدام ارباب علوم، به امداد کدام اصحاب صنایع، به وسیله کدام
استطاعت صورت خواهد گرفت؟ پادشاه اسلامبول و خدیو مصر مگر از روش یوروپاییان باخبر
نیستند، مگر طالب اتخاذ آن نیستند، در این مدت آنان چه کردهاند؟ هی سعی و تلاش میکنند،
هی گریبان خودشان را میدرند، حاصلی ندارد. و امروز هر چه که کم و بیش از آثار
سیویلزاسیون در مملکت ایشان مشاهده میشود، باز از امداد فرنگیان است که در خدمت
سلاطین اسلام مقیماند، اما خود ملت عثمانیه، پناه بر خدا، و جمیع طوایف اسلامیه
از علوم عاری و از عالم تربیت بریاند. بلکه ملت اسلام قابلیت جبلی ندارند؟
جواب – خیر. ملت اسلام به حسب قابلیت جبلی اگر
از طوایف یوروپا بالاتر نیستند، کمتر نیز نیستند. سبب عقب ماندن ایشان، در مراحل
سیویلزاسیون عدم آلت علوم و صنایع است. مثل-ن جغرافیا را چطور میتوان یاد گرفت،
وقتی که اسماء مواضع و اماکن را با حروف اسلام تصریح کردن ممتنع است. کیست که جام
جم را بخواند و بگوید که اسم فلان موضع صراحت-ن چنین است؟ طب را، فزیقا را،
ماتیماتیقا را، علم معاش را و امثال این قبیل علوم و صنایع را چگونه میتوان آموخت
وقتی که اصطلاحات جدیده اهل یوروپا درین علوم را ما سابق-ن نشنیدهایم و ناشنیده
به تصریح آنها با حروف خودمان قادر نیستیم. انواع کتب را از السنه یوروپاییان به
زبان عربی یا فارسی یا ترکی چگونه ترجمه بکنیم وقتی که در لغات السنه ثلاثه خودمان
اصطلاحات علوم آن کتب را نداریم و ناچاریم که آنها را به عینه به زبانهای خودمان
نقل بکنیم. در این صورت با حروف خودمان چگونه آن اصطلاحات را مصرح بسازیم؟ عاقبت
در السنه خودمان چگونه قادر به تصنیف بشویم، وقتی که جوانی ما تنها به تحصیل سواد
صرف میشود، وقتی که زبان عربی را در بیست سال کماهو حقه یاد نمیتوانیم گرفت و
زبان فارسی را در مدت ده سال کما ینبغی نمیتوانیم دانست. طلاب ما در تحصیل علوم
عربیه چه مشقتها میکشند و ایام جوانی را در زحمت تحصیل میکنند و از تحصیل برمیگردند،
پیر شده و افسرده خاطر گشته و هیچ چیز ندانسته به غیر از اعمال و مسایل دینیه که
برای امور دنیویه ما اصل- ن مدخلیت ندارد،
تنها در آخرت به کار ما خواهد خورد.
به هر صورت مع همه این تفصیلات و بیانات از
انصاف نباد گذشت، رفتن اعلیحضرت به فرنگستان خیال خوب است و اگر ولیعهد خود را
نیز ببرد بهتر خواهد شد و این سفر یوروپا فکر بکر جناب صدراعظم شماست. عیب می جمله
بگفتی هنرش نیز بگو. شما میدانید که من از جناب صدر اعظم شما چقدر قلب-ن دورم.
اما به واسطه غرض شخصی از حقانیت عدول کردن شیوه مردانگی نیست. الحق از هجرت تا
امروز در عقل و رشد، در دانش و تدبیر، در اصابت رای و سلامت ذهن، در باریکبینی و
دوراندیشی و ملتخواهی و دولت پرستی و کاردانی و کوششدوستی با اطلاعات وافره از
اوضاع دنیا و زمانه، وزیری مثل صدراعظم شما در کشور ایران به عرصه وجود نیامده است
و هیچ یک از حسودانش انصاف-ن حریف و نظیر او نمیتواند شد و نمیتوان گفت که
تدابیر او مطلق-ن بی فایده است. مثل-ن فایده احداث مجلس اعانت فقرا را و فایده رفع
رشوه را و فایده امثال این نوع افکار او را چگونه انکار میتوان کرد؟ حرف ما در
این است که همه این زحمات او عمل موقت است که بعد از خودش کان لم یکن خواهد شد.
هرگاه در معیت این تدابیر به انتشار علوم نیز بکوشد، به تسهیل آلت تعلیم و تربیت
همت گمارد، هر آینه در عقب خود لیبرالها تدارک خواهد کرد که تخم کاشته او را در
زمین ایران برویانند و نتایج خیالات او را دایمی بسازند. یعنی همه تدابیر او برای
سیویلیزاسیون آغاز است و برای انجام و دوامش لیبرالها تدارک باید دید تا اینکه در
دنیا مانند موسسان بزرگ نام زنده بگذارد.
مخلص شما میرزا فتحعلی
در سنه 1288، مطابق سنه 1872
* نقل از صفحه 272 تا 277 الفبای جدید و
مکتوبات.
No comments:
Post a Comment