Friday, July 12, 2013

پرونده "تغییر خط فارسی"/ سیم/ دو مکتوب از آخوندزاده - خط دینی و خط علمی - فضیلت خط



دو مکتوب* از میرزا فتحعلی آخوندزاده به اعتضادالسلطنه و آقا میرزا محمدرفیع صدرالعلما

مکتوب اول :

"خط دینی و خط علمی"

به خدمت نواب مستطاب افخم و اشرف شاهزاده والانژاد
اعتضادالسلطنه ادام الله اقباله معروض می‌دارم


سرافرازنامه‌ی نواب مستطاب رسید. پنج جلد تالیفات حضرت شما واصل شد؛ سه جدلش تاریخ افغانستان بود و دو جلدش فلک‌السعاده...
شاهزاده! از نواب مستطاب شما یک سوال می‌کنم:
فلک‌السعاده را به چه منظور زحمت کشیده نوشته‌اید؟ آیا منظور شما این نیست که ملت بر مطالبش واقف گشته بعد از این به احکام نجوم باور نکند و به اقوال منجمین و کاهنین اعتبار ننماید و بدین واسطه از زمره جهلا بیرون شده به زمره عرفا داخل گردد؟
عدد کل ملت اسلام امروزه در کره زمین قریب دویست میلیانست و قریب چهارده میلیان علی‌الظاهر در کشور ایران شمرده می‌شود. سکنه سایر اقالیم را کنار بگذاریم. در خود صفحه‌ی ایران به خواندن فلک‌السعاده چند نفر استعداد دارد؟ بر فرض ده هزار. مگر ملت عبارت از ده هزار است! باید کل سکنه ایران ذکور-ن و اناث-ن به خواندن و فهمیدن فلک‌السعاده قادر باشد تا اینکه منظور شما به عمل آید و زحمت شما به هدر نرود. اهالی یوروپا در مدت پنج و شش ماه، ذکور-ن و اناث-ن صاحب سواد می‌توانند شد اما اطفال ما در مدت پنج شش سال هنوز از گلستان و بوستان سر بدر نمی‌آورند. البته اهالی یوروپا وسیله‌ای یافته‌اند که به امداد آن به تحصیل سواد در اندک مدت قدرت به هم می‌رسانند، پس چرا ما همان وسیله را از ایشان اخذ نمی‌کنیم در صورتی که به جمیع ترقیات ایشان اعتراف داریم و طالب اخذ جمیع تنظیمات ایشان می‌باشیم.
وسیله تحصیل سواد در مدت اندک ناشی از سهولت الفباست. الفباء ما انواع و اقسام قصور دارد. مجلس برپا کنید و جمیع الفباهای ملل دنیا را در پیش نظر حاضر بسازید و از آنها زیباتری و رعناترین اشکال حروف را منتخب نمایید و الفبا تازه‌ای برای ما درست بکنید و ملت ما را از ظلمانیت به نورانیت برسانید با رعایت شروط خمسه... [سپس شرایط و خصوصیات لازم خط جدید را در پنج شرط و چند سطر توضیح می‌دهد]
و خط قدیم ما نیز برای امور دینیه تنها در دست علما و روحانیین باقی بماند و خط تازه فقط برای انتشار علوم فرنگستان و برای امورات ملکیه و دولتیه متداول گردد. چنانکه پطر کبیر خط قدیم روسان را در دست کشیشان باقی گذاشت و خط تازه‌ای بر سیاق خطوط یوروپاییان ایجاد کرد. خواهید فرمود که میرزا فتحعلی اینها آهن سرد کوفتن است.
بلی، من خود نیز می‌فهمم. اما باز می‌نویسم و مادام که زنده‌ام خواهم نوشت تا اینکه خیال تجدید الفبا فیمابین کل ملت پراکنده شود. چنانکه قریب پانزده سال است تخم این خیال را در خاک ایران و روم می‌پاشم؛ بی شبهه این تخم در عصر اخلاف ما خواهد رویید.



مکتوب دوم :


"فضیلت خط"

جناب مستطاب قدسی‌القاب آقا میرزا محمد رفیع صدرالعلما
سلمه‌الله تعالی را درود فراوان می‌رسانم


آقا! بنا بر اظهار مخدوم مکرم میرزا اسدالله خان، یک جلد از تمثیلات ترکیه‌ی خودم را به توسط مشارالیه به رسم یادگاری به جناب شما هدیه فرستادم و بدین وسیله‌ی اتفاقیه با جناب مستطاب شما بنای آشنایی و دوستی می‌گذارم و نامه‌ی نخستینم در بیان وجوب الفباء جدید است به جهت سهولت قرائت و کتابت عمل چاپ در السنه اسلامیه.
آقا! چرا نمی‌خواهید که کل افراد ملت ما ذکور-ن و اناث-ن، شهری و دهاتی در مدت اندک صاحب سواد بشود. آخر می‌بینید که در مدت هزارودویست‌ونود سال از هجرت به وسیله الفباء قدیم فیمابین ملت اسلام علوم انتشار نمی‌یابد. پس هویداست که الفباء قدیم قصورات عدیده دارد و صعوبت قرائت و کتابت و عمل چاپ به واسطه این الفباء مستغنی از بیان است.
آقا! الفباء تازه ترتیب بکنید با رعایت شروط اولیه... [سپس شروط و خصوصیات لازم الفبا تازه را طرح و پیشنهاد می‌کند]
آقا! به واسطه‌ی همین قسم الفباء کل اطفال ما در مدت یک دو ماه در زبان فطری خودشان همه‌چیز را خواهند فهمید و سواد کتب سایر السنه را نیز بدون سهو و غلط خواهند خواند. یعنی در تحصیل سواد برای اطفال، مجرد شناختن حروف الفباء تازه کافی خواهد شد و این الفباء تازه کل اصناف مردم را و کل ارباب کسب را از قباحت و عار بیسوادی بری خواهد کرد و کل ارباب مناصب و طالبان نام و ننگ را به علوم یوروپا آشنا خواهد ساخت و علوم یوروپا به تدریج ترجمه شده و به خط تازه انتقال یافته، منتشر خواهد شد و برای ملت ایران ایام فیروزمندی و ایام برومندی رو خواهد آورد.
الفباء قدیم نیز در درست علما دینیه بماند که کتب دینیه ما را در خط قدیم یاد گرفته به ما تلیقن کنند. یعنی الفباء قدیم مخصوص امور اخرویه بشود، الفباء تازه مخصوص امور دنیویه.
آقا! می‌دانم که اجرای این خیال بزرگ از قوه‌ی امثال من و شما بیرون است و اجرای این نوع خیال موقوف به اراده و امر یک پادشاه ذی‌عزم و قدرت است. چه کنم، به حضرت پادشاه دسترس ندارم و همین خیال را به جانب شما و سایرین بدین منظور اعلان می‌کنم که این خیال فیمابین ملت پراکنده شده مساله گفتگو بشود که بلکه در وقتی به سمع پادشاه نیز برسد و آن را از قوه به فعل آورد.
آقا! تا امروز هر عمل ممدوحی که از ما صادر می‌شود از امثال انواع و اقسام خیرات و حسنات به خاطر طمع بهشت بوده است. یک چند نیز به خاطر آبادی وطن و سعادت و ترقی ملت، بدون اغراض نفسانیه، طالب حسانت بشویم که اخلاص به پروردگار عالم و ارده وجه‌الله تعالی عبارت از این قسم عبادت است... [سپس درباره الفباء پیشنهادی که ضمیمه این نامه است سخن می‌گوید و همچنین از شروط تغییر در آن]
آقا! علی‌الظاهر در ترتیب الفباء تازه چیزی مخالف شرع انور به نظر نمی‌آید. چونکه خط قدیم را ما بالمره ترک نمی‌کنیم، خط قدیم باز می‌ماند، نهایت این خط جدید هم مثل نستعلیق و شکسته و ریحانی محسوب خواهد شد و نان آن را نیز دیوانی خواهیم گذاشت. بلی، اگر ما الفباء تازه را از کفار اخذ می‌کردیم آن وقت جای بحث می‌بود که چراا ما تقلید کفار می‌کنیم. الفباء تازه را ما از حروف الفباء خودمان درست می‌کنیم، با تغییر جزیی.
در این صورت این بحث وارد نمی‌شود. پس چرا به حسب شیوه‌ی خط شکسته به اشکال جمیع حروف تغییر می‌دهند و نقطه‌ها را کل-ن می‌اندازند هیچ‌کس حرفی نمی‌زند و اگر ما برای منفعت عامه ملت به اشکال حروف قدری تغییر بدهیم و نقطه‌ها را از آنها ساقط بکنیم، زمین زلزله خواهد کرد؟ در خط کوفی هیچ نقطه نبود. ابن مقله خط کوفی را به نسخ تغییر داده، نقطه‌ها در آن وضع کرد و ما را مبتلای عذاب الیم ساخت. خوب شد که خلیفه در سزای گناهی دستش را برید! احتمال می‌رود که بعض کوته‌نظران گفته باشند که در الفباء تازه حسن خط مفقود است و گویا حسن خط فضیلت خط است و از لوازمات عمده است. جواب این است که حسن خط امری بی معنی است. حسن و فضیلت خط آن است که در کمال سهولت خوانده شود. دیگر حسن خط مشروط به عادت کردن است. در هر خط حسنش بعد از عادت کردن مشاهده می‌شود و هم اشخاصی که قابلیت خوش‌نویسی دارند به هر قسم خط حسن‌افزا می‌توانند شد...



*توضیحات داخل بند از باقر مومنی‌ست که کتاب را جمع‌آوری کرده.
مشخصات دو مکتوب به این شرح آورده شده:
مکتوب اول - صفحات 315 تا 317 "الفبای جدید و مکتوبات"، از نامه مورخ بیستم ژانویه 1874 به اعتضادالسلطنه.
مکتوب دوم – 324 تا 327، "الفبای جدید و مکتوبات"، از نامه 18 محرم الحرام 1291  

No comments: