سواد بحث*
پالکوونیک (سرهنگ) میزا فتحعلی آخوندزاده
با یکی از دو عضو اداره ی روحانیت قفقاز: آخوند ملاعلی اکبر، سالیانی در سال 1290 هجری قمری
شیخ بهایی در کتاب اربعین گوید: بسیاری از علمای خاصه و عامه بر آناند که اگر قصد از عبادت تحصیل ثواب یا رهایی از عقاب باشد آن عبادت باطل است.
غزالی در احیاءالعلوم گوید: اخلاص عبارتست از آنکه بنده به گاه عبادت جمیع حظوظ و اغراض را فراموش کند.
مفاد گفتهی بهایی و غزالی هر دو با معنی "اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم، غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین" (ما را به راه راست هدایت کن، راه آن کسان که به آنان نعمت دادی، نه گمراهان) منافات دارد. و با معنی دعای قنوت نیز منافات دارد که می گوییم: "ربنا آتنا فیالدنیا حسنة و فیالاخرة حسنة، و قنا عذابالنار" (پروردگارا! ما را در دنیا و آخرت نیکی ده و از عذاب آتشمان دور نگه دار). زیرا مقصود ما در این دو آیه طلب نفع است و دفع ضر. چه در سورهی الحمد از خدا میخواهیم ما را به راهی هدایت کند که به نعمت رسد و از مغضوبیت ما را نجات بخشد، آنچنانکه صالحان را ره نموده است. و در دعای قنوت نیز از خدا نیکی دنیا و آخرت و نجات از عذاب دوزخ را میطلبیم. و بدینگونه بطلان عبادت عابدان، به صراحت، به حکم گفتهی بهایی و غزالی، ثابت میشود. و نیز بنا به گفتهی امام علیه السلام – ظاهرن امام صادق – عبادت باطل میشود، امام میگوید: "عبادتکنندگان هلاک شدند (گمراه شدند)، زیرا عابد به سبب عبادتش به هلاک و گمراهی میرسد نه به سبب گناهانش، چه او نه لواط میکند و نه زنا، حق را عبادت میکند و تهجد مینماید و ازین روستکه او را "عابد" نامند، و سببی برای هلاکت او جز عبادت نیست.
مفاد گفتهی بهایی و غزالی هر دو با معنی "اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم، غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین" (ما را به راه راست هدایت کن، راه آن کسان که به آنان نعمت دادی، نه گمراهان) منافات دارد. و با معنی دعای قنوت نیز منافات دارد که می گوییم: "ربنا آتنا فیالدنیا حسنة و فیالاخرة حسنة، و قنا عذابالنار" (پروردگارا! ما را در دنیا و آخرت نیکی ده و از عذاب آتشمان دور نگه دار). زیرا مقصود ما در این دو آیه طلب نفع است و دفع ضر. چه در سورهی الحمد از خدا میخواهیم ما را به راهی هدایت کند که به نعمت رسد و از مغضوبیت ما را نجات بخشد، آنچنانکه صالحان را ره نموده است. و در دعای قنوت نیز از خدا نیکی دنیا و آخرت و نجات از عذاب دوزخ را میطلبیم. و بدینگونه بطلان عبادت عابدان، به صراحت، به حکم گفتهی بهایی و غزالی، ثابت میشود. و نیز بنا به گفتهی امام علیه السلام – ظاهرن امام صادق – عبادت باطل میشود، امام میگوید: "عبادتکنندگان هلاک شدند (گمراه شدند)، زیرا عابد به سبب عبادتش به هلاک و گمراهی میرسد نه به سبب گناهانش، چه او نه لواط میکند و نه زنا، حق را عبادت میکند و تهجد مینماید و ازین روستکه او را "عابد" نامند، و سببی برای هلاکت او جز عبادت نیست.
آیا این تناقض نیست؟ تناقض میانهی آراء حکیمان چنانکه به تصریح گفته شد و رای متشرعانی که ما را به اقامهی نماز در روز و شب و روزهی ماه رمضان فرمان میدهند؟
ما درینجا برای تسهیل بیان و آسانی مباحث از گروه حکما "بهایی" و "غزالی" و "امام" علیهالسلام را فرض میکنیم و از گروه متشرعان آخوند ملاعلی اکبر و همگنانش را. و میبایست یکی از دو کار انجام شود: یا اینکه با براهین و ادلهی قاطع، تناقض از میان برداشته شود و یا آنکه ملاعلی اکبر و امثالش دست از ما بردارند و ما را بدین عبادتها مکلف نکنند، عباداتی که هیچ فایدهیی در آن نیست، چه نماز باشد و چه روزه. زیرا در این عبادات اخلاص و ارادهی وجهالله با وجود این عبادات صورت نبندد. چنانکه اگر من امیری را به طمع و چشمداشت مراحمش یا از ترس غضبش ثنا گویم و احترام کنم، نسبت بدو اخلاصگر نیستم.
اگر آخوند ملاعلی اکبر از آوردن براهین و ادله برای رفع تناقض عاجز آید و در تکلیف و امر به صوم و صلوة اصرار ورزد، دیگر از او اطاعت نخواهیم کرد. مطایبه و شوخی را به وقت دیگر وامیگذارم. ناچار من و شیخالاسلام، رییس ادارهی روحانیت، باید درین مسالهی دشوار فکر کنیم و در رفع تناقض در میانهی این دو امر متضاد بکوشیم تا آنکه در امر دینِ خود آگاه باشیم زیرا تناقض درین دو مورد ظاهر است و نیازی به شرح و تبیین آن به وجوهی دیگر نیست و هر خردمند و صاحب فهمی به اندک تامل آن را درمییابد.
اگر آخوند ملاعلی اکبر بگوید: مراد امام در اینجا از "عابدین" کسانیست که به ریا خدا را عبادت میکنند نه با قلب صافی؛ میگوییم ادعای تو وقتی صحیح است که از قول امام استفادهی "خصوصیت" شود و حال آنکه گفتهی امام افادهی "عمومیت" میکند.
اگر قانون صادرهی دولت بهیهی روسیه در مورد ادارهی روحانیت به من اجازه میداد، من برای حل مساله به علماء کربلا مراجعه میکردم. زیرا آنان مجتهدند و مردم مقلد آنان. و مقلد کیست؟ مقلد کسیست که ناچار باید هر لقمهیی را که مجتهد فرمان دهد، بدون چشیدن بخورد، خواه آن لقمه از غذاهای لذیذ باشد و خواه از چیزی ناپاک.
اگر قانون صادرهی دولت بهیهی روسیه در مورد ادارهی روحانیت به من اجازه میداد، من برای حل مساله به علماء کربلا مراجعه میکردم. زیرا آنان مجتهدند و مردم مقلد آنان. و مقلد کیست؟ مقلد کسیست که ناچار باید هر لقمهیی را که مجتهد فرمان دهد، بدون چشیدن بخورد، خواه آن لقمه از غذاهای لذیذ باشد و خواه از چیزی ناپاک.
ای مومنان از خواب غفلت برخیزید شاید رستگاری یابید. همسایگان شما در جهات اربعه همگی بیدار شدهاند و به ترقیات عالیه رسیدهاند و شما در ظلمت جهل فروماندهاید و رشتههای عبودیت دست و پای شما را بسته است، از نعمت آزادی محرومید .بدانید که رفع تناقض از این دو چیز متضاد منوط به دو چیز است: یا ترک گفتهی حکما و انکار اخلاص به طورکلی و یا ترک نص در وجود عبادت و انکار نماز و روزه، حکم به یکی از این دو وجه از کارهای دشوار است.
و اگر مرا در اختیار یکی از این دو شق مختار گذارید، من شق دوم را برمیگزینم و نماز و روزه را ترک میگویم و به اخلاص مطلق بسنده میکنم، البته به شرط احتراز از فسق و فجور و ستم و تعدی در حق ناتوانان و مسکینان و نیکی و احسان به درماندگان. این شیوهی برگزیده و مختار نزد حکیمان و فیلسوفان فرنگستان در این عصر است. زیرا خداوند تعالی از عبادت ما و سجود و رکوعمان بینیاز است و درین عبادات فایده نیست جز تضییع وقت و بازماندن از کسب معاش برای خود و خانوادهمان.
والسلام
* از جلد دوم آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده چاپ 1961 برداشته شده. اصل مقاله به زبان عربی است که احمد طاهری عراقی آن را ترجمه کرده است.
مجموعه "مقالات آخوندزاده" / به کوشش باقر مومنی
No comments:
Post a Comment